کد مطلب:77523 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143
یعنی از خطبه ی امیرالمومنین علیه السلام است: و این خطبه در وقتی بود كه نعمان بن بشیر از جانب معاویه با دو هزار سوار وارد عین التمر شده بود و حاكم آنجا از جانب امیرالمومنین علیه السلام مالك بن كعب كه با صدسوار در آنجا بود، صورت حال را به عرض امیر علیه السلام رسانیده و امیر علیه السلام قوم را به كمك مالك و مدافعه ی سپاه معاویه امر كرده و آنها مساهله ورزیده معدودی به عزم امداد جمع شده بودند كه كفایت شر سپاه معاویه نمی كردند: «منیت بمن لا یطیع اذا امرت و لا یجیب اذا دعوت.» یعنی مبتلا شدم به كسی كه اطاعت نكند اگر امر كنم او را و جواب ندهد اگر بخوانم او را. «لا ابالكم! ما تنتظرون بنصركم ربكم.» یعنی پدر مباد شما را! انتظار چه چیز می كشید در یاری كردن شما دین پروردگار شما را. «اما دین یجمعكم و لا حمیه تحمشكم.» یعنی آیا دینی نیست كه جمع كند شما را از برای جهاد و حمیت و تعصبی نیست كه به غضب و خشم بیندازد شما را در دین؟ «اقوم فیكم مستصرخا» یعنی ایستاده ام در شما فریاد به یاری كننده. «و انادیكم متغوثا» و می خوانم شما را وا غوثاه، وا مدداه گوینده. [صفحه 295] «فلا تسمعون لی قولا و لا تطیعون لی امرا.» یعنی پس نمی شنوید از من گفتنی را و اطاعت و پیروی من نمی كنید در امری. «حتی تكشف الامور عن عواقب المساءه» یعنی تا اینكه ظاهر گردد كارها از عاقبتهای بد، یعنی تا اینكه ظاهر بشود عواقب بدكارها. «فما یدرك ثار بكم.»[1]. یعنی پس دریافت نشود به شما خون داری.[2]. «و لا یبلغ بكم مرام.» یعنی و رسیده نشود به شما مقصودی. «دعوتكم الی نصر اخوانكم فجرجرتم جرجره الجمل الاسر» یعنی خواندم شما را به یاری برادران شما، پس صداهای توی حلقی خشن كردید، مثل صداهای شتر سینه زخم.[3]. «و تثاقلتم تثاقل النضو الادبر» یعنی و سنگینی كردید در حركت مثل سنگینی شتر ضعیف پشت زخم. «ثم خرج الی منكم جنید متذائب ضعیف كانما یساقون الی الموت و هم ینظرون». ([4]. یعنی پس بیرون شد به سوی یاری من از شما سپاه كمی مضطرب سست كه گویا رانده می شدند به سوی مرگ و حال آنكه می دیدند مرگ را. [صفحه 296]
و من خطبه له علیه السلام
صفحه 295، 296.